●
این روزها
چند وقت پیش یه نفر ازم پرسید : چه خبر ؟ چی کارا می کنی؟
خلاصه ی جوابی که بهش دادم این جوری بود :
هفته ای دو روز می رم مدرسه ، دو روز هم که می رم مهد کودک !
جمعه هام که یا حموم یا گرفتن ناخن ! باقی هفته هم که خونه ام .
و بدینسان زندگی شیرین شده است !
دو یــــار زیرک و از بــاده کهن دومنی
فراغتـــی و کتابـــی و گوشــه چمنی
مــن این مقام به دنـــیا و آخرت ندهم
اگر چه در پی ام افتند هر دم انجمنی
□ نوشته شده در ساعت 8:40 AM توسط oyox
●
شب یلدا
...و این است یلدای ما ،
شب یلدای پوراحمد رو ببینین و دوباره ببینین.
"زخمای آدم سرمایه س ، سرمایه تو با این و اون تقسیم نکن"
...و این است ضمانت روزگار .
□ نوشته شده در ساعت 11:19 PM توسط oyox
●
اینجا به جز درد و دروغ ، همخا نه ای با مــا نبود
در غربــــــت من مثل من هرگز کسی تــــــنها نبود
عشق و شـــــــــــعور و اعتفاد ، کالای بازار کساد
سوداگران در شکل دوست ، بر نارفیقان شرم باد
... و من هنوز خواب مي بينم که دوره ، دوره وفاست .
□ نوشته شده در ساعت 10:55 PM توسط oyox
●

منوچهر نوذری ، مرتضی ممیز ، شماره یکها
اعتقاد همیشگی من این بوده برای کسانی که در هر زمینه، رتبه یک رو دارند ارزش خاصی قائل باشم. و اصلا هم مهم نیست این شاخص بودن رو از کجا بدست آوردن. نظر مردم بوده , نشان دولتی بوده , مدرک دانشگاهی و یا هر چیز دیگه.
مرتضی ممیز هم مستثنی نبود. من نه با روش برخورد ممیز موافق بودم , و نه با همه کاراش. ولی برای من به همون دلیل بالا که گفتم آدم ارزشمندی بود .
اما نوذری علاوه بر شاخص بودنش آدمی بوده که قسمتی از زندگی من روپر کرده.
نه فقط من، که خیلی از ایرانیها .
نوجوانی من زمانی سپری شده که همین رادیو تلویزیونی که الان با هفت کانال قابل نگاه کردن نیست , اون موقع تلویزیونش دو تا کانال داشت. منتظر جمعه نشستن.هشت و نیم صبح روزجمعه پای رادیو.
صبح جمعه با شما.
این تنها تفریح مجاز می تونست باشه.
مسابقه بله- نخیر، ماجراهای آقای ملون ، آجیل مشکل گشا ، آقای دست و دلباز ، من چی میگم های-اون چی میگه هوی و....
تا ساعت مثل برق و باد بگذره و نزدیک یازده بشه.
...این برنامه کار مشترکی بود از
سعید توکل و
احمد شیشه گران.
همه هفته،توی خونه،توی مدرسه، پای تلفن وهرجای دیگه جمله های اون برنامه تکرار میشد.
مسابقه هفته به عنوان طولانی ترین برنامه بعد از انقلاب با اجرای
نوذری موندگار شد.
از کی بپرسم ؟اگه قرار باشه یک نفر رو از مجموعه رادیو و تلویزیون اسم ببرم که ازش چیزی یاد گرفته باشم
نوذری بوده.
امروز چند دقیقه ای از پشت صحنه
صندلی داغ پخش میشد که با اجرای
نوذری بود.
قسمتی که با
ایرج نوذری مصاحبه می کرد . عجیب صحنه ای بود. پسر در برابر پدر .
همه دلتنگیهای این چند روزه با اون صحنه ها قاطی شد.
بسیار بسیار روحش شاد باد.
□ نوشته شده در ساعت 2:02 AM توسط oyox
●
خدايا روزگار بهتری ده
به ما گم کرده راهان رهبری ده
اگر نادر نداری در بساطت
ترحم کن به ما اسکندری ده
خدایا صبر بده...
□ نوشته شده در ساعت 12:34 PM توسط oyox